سفارش تبلیغ
صبا ویژن

http://sibesalamat.ParsiBlog.com
 

ادامه مطالب

سخن آخر:

در این فرصت جای آن دارد که از عزادران حسینی در خواست کنم تا در انتخاب شیوة عزاداری وانتخاب اشعار واذکار ( همچنان که علماومراجع عظام نیز تاکید فرموده اند) به نحوی عمل کنند که موجب سوء استفادة دشمنان دین و تفرقه افکنان نگردد و،وموجب رضای حق تعالی باشد.

برای آنکه در عزاداریها شیوه اعتدال را شناخته و راه را از بیراهه بشناسیم به ذکر چند نمونه از استفتائاتی که ازمرجع عالیقدر مقام معظم رهبری در این این زمینه بیان شده می پردازیم:

1)     س: اگر بعضی از واجبات از مکلف به سبب شرکت در مجالس عزاداری فوت شود(مثلا نماز صبح قضا شود)آیا بهتر است بعد از این در مجالس شرکت نکند یا اینکه عدم شرکت او باعث دوری از اهل بیت(ع) می شود؟

ج:بدیهی است که نماز واجب،مقدم بر فضیلت شرکت در مجالس عزاداری اهل بیت(ع) است ترک نماز و فوت شدن آن به بهانه ی شرکت در عزاداری امام حسین (ع) جایز نیست،ولی شرکت در عزاداری بهگونه ای که مزاحم نماز نباشد ممکن و از مستحبات مؤکد است.

2)     س: از ساختمان حسینیه صدای قرآن و مجالس حسینی بسیار بلند پ خش می شودبه طوری که صدای آن از بیرون شهر هم شنیده می شود و این امر منجرب به سلب آسایش همسایگان شده است و مسؤلین و سخنرانان حسینیه اصرار به ادامه آن دارند این عمل چه مشکلی دارد؟

ج:اگر چه اقامه مراسم و شعائر در زمانها ی مناسب در حسینیه از بهترین کارها و جزو مستحبات مؤکد می باشد،ولی واجب است برگزار کنندگان مراسم و عزاداران تا حد امکان از اذیت و ایجاد مزاحمت برای همسایگان بپرهیزندهرچند با کم کردن صدای بلندگو و تغیر جهت آن به طرف داخل حسینیه باشد .

3)        آیا قمه زدن به طور مخفی حلال است یا اینکه فتئای شریف حضرت عالی عمومیت دارد؟

ج: قمه زنی علاوه بر اینکه از نظر عرفی از مظاهر حزن واندوه محسوب نمی شود و سا بقه ای درعصر ائمه(ع) و زمانهای بعد از آن ندارد و به تأییدی هم به شکل خواص با عام از معصوم(ع) در مورد آن نرسیده است،در زمان حاظر موحب وهن و بد نام شدن مذهب می شود بنا بر این در هیچ حالتی جایز نیست.

 به امید بهره مندی تمام دوست داران اهل بیت عصمت و طهارت(ع) اعم از شیعیان وبرادران اهل سنت وبا امید بهره مندی کافی ووافی از ایام محرم الحرام و سوگواری سید وسالار شهیدان (ع) .

امیداست که گامی در جهت نزدیکی قلوب برادران شیعه وسنی خوانندة این مختصر بر داشته ،وبا آرزوی آنکه یاوه گوئی های دشمنان دین و منافقان که می خواهند عاشورا را عامل تفرقه و اختلاف قرار دهند در دل مومنان بی اثر گردد.      

درپایان نیز به عنوان حسن ختام توجه همگان را به حدیثی از امام علی (ع) جلب می نمایم که می فرمایند:

(( احسن الحسنات حبّنا،واسوءُ السّیئات بغضنا))

بهترین خوبی ها دوستی ما اهل بیت ، وبدترین بدی ها بغض ودشمنی با ماست .

 

والسلام علی سیدنا محمدوآله الطاهرین .

      منابع:

-           شبهای پیشاور سلطان الواعظین سید محمد شیرازی انتشارات لاهیجی 1385

-           گزیده ای جامع از القدیر علامه امینی ( تلخیص و ترجمه ، محمد حسن شفیعی شاهرودی )

-           شعر امام شافعی محمد بن ادریس شافعی (شرح وترجمه فارسی دکتر عباس اطمینانی چاپ دانشگاه کردستان 1380

-           اهل بیت ازدیدگاه اهل سنت علی اصغر رضوانی انتشارات مسجد مقدس جمکران 1385

-           برپایی مراسم جشن وعزا(سلسله مباحث شناخت وهابیت )-علی اصغر رضوانی انتشارات مسجد مقدس جمکران 1385

-           توسل (سلسله مباحث شناخت وهابیت ) علی اصغر رضوانی - انتشارات مسجد مقدس جمکران 1385

 -                  قیام امام حسین (ع) در منابع اهل سنت هادی درویشی انتشارات وثوق- 1381

 


[ دوشنبه 90/9/14 ] [ 6:0 صبح ] [ محمد اعظمی ] [ نظرات () ]

   مقدمه:

 همجواری بابرادران اهل سنت در محیط زندگی ومحیط کار ودر ایام تحصیل در دانشگاه و تدریس در مدارسی که دانش آموزان و معلمان شیعه وسنی در کنار یکدیگر مشغول به تحصیل و تدریس بوده اند سبب می شد تا گاهی شاهد ایراداتی که برادران اهل سنت وتشیع بی جهت به یکدیگر وارد می کردند ، باشم . و متوجه این حقیقت شدم که بسیاری از این ایرادات واشکالات به دلیل بی اطلاعی آحاد جامعه از کتب علما شیعه وسنی واحادیث معتبر موجود در این کتب می باشد. لذا می بینیم که برخی بی جهت و به دلیل بی خبری ایراد می گیرند وبرخی نیز بی جهت به دفاع از اقوال و اعمال اشتباه افرادی از عوام وتوجیه آنها می پردازند . بنا براین همواره در این فکر بودم که چگونه می توان این آرا را به یکدیگر نزدیک و شبهات موجود در قلب برادران دینی نسبت به یکدیگر را که عمدتاً از عدم آگاهی سر چشمه می گیرد بر طرف نمود .باشد که مرضی رضای باریتعالی باشد.

  به مناسبت ایام سوگواری فرزند  رسول الله(ص) برآن شدم تا با بیان برخی احادیث و روایات برادران اهل سنت نسبت به آل نبوت(ص) و امــام حسین (ع) برخی از شبهاتی که برای برادران اهل تشیع و اهل سنت نسبت به اعتقادات یکدیگر وجود دارد را برطرف و به برخی القائات و شبهات دشمنان دین پاسخ دهیم و موجبات الفت و مهربانی بیش از پیش و وحــــدت مسلمانان را فراهم آوریم.البته در بیان این مختصر از احادیث به ذکر موارد مــورد قبول فر یقین شیعه و سنی پرداخته ام. بیشترمطالب این تحقیق   از منابع اهل سنت نقل شده است .

دوستی اهل بیت:

به عنوان سرآغازمطالب اشعاری ازامام شافعی نقل میکنم این اشعار از بسیاری اکابر علمااهل سنت به نقل از امام شافعـــی آمده است از جمله علامه سمهودی سید نورالدین شافعی در جواهر العقد و نورالدین مالکی در فصــول المهمه ازکتاب بیهقی وخواجه سلیمان بلخی حنفی در نیابیع الموده که:         

اذا فی مجلس ذکروا علیـاً   

و سبطیه و فاطمـةالزکیـه   

              فاجری بعضهم ذکری سـواه              

فـــــایقن انــه سلقـلقیه

    اذا ذکـروا علیـاً او بنیــه        

تشاغـل بالروایات العلیــه

یقال تجاوزوا یا قوم هــذا  

 فهذا من حدیث الرافضیـه   

      برئت الی المهیمن من اناس   

یرون الرفض حب الفاطمـیه

    علی ال الرسول صلـوه ربی  

 و لعنتـــه لتلک الجاهلیــه

 خلاصه معنای این اشعار آنکه گوید : زمانی که در مجلسی ذکر علی و فاطمه و فرزندان آنها حسن و حسین می شود بعضی دشمنان برای آنکه مردم را از ذکر آل محمد (ص) منصرف کنند ذکر دیگری به میان می آورند ، پس یقین کنید آنکس که مانع ذکر این خانواده میشود سلقلق است (یعنی زن بی حیا وگستاخ) آنها روایت بلند نقل می کنند که ذکر علی و بچه های او نشود و گفته میشود بگذرید ای قوم از این ذکر (یعنی ذکر علی و بچه های او) زیرا این حدیث رافظی هاست .بیزاری می جویم (من که امام شافعی هستم) بسوی خدا از مردمی که می بینند رفض را در دوستی فاطمه . صلوات پروردگار من بر آل رسول است و لعنت خداوند بر این نوع جاهلیت (که دوستان آل محمد را رافضی بخوانند ). و نقل کرده اند که شافعی بعد از این اشعار گفت :

    قالـوا ترفضت قلـت کلاً                                 ما الرفض دینی و لا اعتقادی

لکـن تولیت غیـر شـک                                 خیـر امـام و خیـر هــاد

ان کان حب الوصی رفضا                                  فاننـی ارفـض العبـــاد

یعنی : به من گفتند رافضی شدی ، گفتم ابدأ ، نیست رفض در دین من و نه اعتقاد من لکن دوست می دارم بدون شک بهترین امام و بهترین هادی را . اگر معنی رفض دوستی وصی پیغمبر ( و آل طاهرین آن حضرت است ) پس بدرستی که من رافضی تر از همه مردم هستم .

امام شافعی درباره آیه « قل لا اسئلکم علیه اجرا..» سخن مشهوری دارد، می گوید:

یا اهل بیت رسول الله حبکم                  فرض من الله فی القران انزله

کفاکم من عظیم القدر انکم                  من لم یصل علیکم لا صلاه له

یعنی: ای اهل بیت پیامبر، خدا در قرآن محبت شما را واجب کرده است . همین مقدار برای عظمت شما کافی است که هر کس به شما صلوات نفرستد نمازش صحیح نیست. 

کواشکی در تفسیر خود ( موسوم به تبصره) از ضحاک و عکرمه که از مشاهیر مفسرین اند روایت کرده که رسول اکرم (ص)فرمود :

 « لا اسئلکم علی ما ادعوکم الیه اجرأ الّا ان تحفظونی فی قرابتی علی و فاطمه والحسن و الحسین و ابنائهمـا»

یعنی :( من از برای ارشاد شما بسوی پروردگار مزدی نمی خواهم مگر آنکه حفظ نمائید مقام مرا در ارقاب وخویشانم که علی ، فاطمه ، حسن ، حسین و اولاد و ذریه ی آن هر دو می باشند ) .

و ابن حجر مصری مکی در فصل دوم صواعق از ابویعلی از سلمه بن اکوع نقل نمود که آن حضرت فرمود :

« النجوم أمان لاهل السماء و أهلبیتی امان لامتّی من الاختلاف »

یعنی : (همان طور که ستارگان امانند از برای آسمانها ، اهل بیت من امانند برای امت من از اختلاف .)

بسیاری از علماء اهل سنت نظیر خطیب خوارزمی  میر سید علی همدانی ، امام ابو عبدالرحمن نسائی، سلیمان بلخی حنفی ، و امام احمد حنبل در مسند و ترمزی در سنن و محمد بن یوسف گنجی شافعی در باب 97 کفایت الطالب و دیگر اکابر علماء اهل سنت نقل فرموده اند که رسول خدا فرمود :

«الحسن و الحسین سید اشباب اهل الجنة و ابو هما خیر منهما »

یعنی : حسن و حسین دو سید جوانان اهل بهشتند و پدر آنها افضل از آنها می باشد

در صحیح بخاری آمده است که پیامبر(ص)فرمود :

« هذان ابنای الحسن والحسین ، الهم انی احبهما، الهم فاحبهما و احب من یحبهما»

( اینان دو فرزندان من هستند، بار خدایا ! من آنان را دوست می دارم . بتر خدایا ! تو نیز آنان و هر کس که آنان را دوست دارد ، دوست بدار .)

و نیز فرمود :

« الحسن والحسسین ریحانتای »

( حسن و حسین دو دسته گل من هستند .)

ادامه مطالب در صفحات بعد....


[ دوشنبه 90/9/14 ] [ 6:0 صبح ] [ محمد اعظمی ] [ نظرات () ]

ادامه مطالب

توسل:

 معنای لغوی توسل: خلیل  بن احمد می گوید((توسل از وسلت الی ربی وسیله است ،یعنی انمجام دادم عملی را تا به سبب آن به سوی خدا نزدیک شوم....)).

ابن منظور افریقی می نویسد »وسیله چیزی است که انسان به سبب آن به مقصود خود رهنمون می شود».

توسل در اصطلاح: مقصود از توسل آنست که بنده چیزی یا شخصی را نزد خداوند واسطه قرار دهد تا او وسیله قربش به خدا گردد .

 فلسفه توسل: توسل ، وسیله و واسطه قرار دادن چیزی بین خود و مطلوب است . وسیله بر دو قسم است : گاهی از امور مادی است ، مثل آب و غذا که وسیله رفع تشنگی و گرسنگی است . و زمانی نیز از امور معنوی است ، مثل گناه کاری که خدا را به مقام و جاه یا حقیقت پیامبر (ص) قسم می دهد تا از گناهش بگذرد . در هر دو صورت وسیله لازم است، زیرا خداوند متعال جهان آفرینش را به بهترین صورت آفریده است ودر قرآن می فرماید :«الذی احسن کل شئ خلقه » یعنی «آن خدایی که همه چیز را به بهترین صورت آفریده ».(سجده 7). آری جهان بر اساس نظام علت و معلولی و اسباب و مسببات، برای هدایت و رشد و تکامل انسانها آفریده شده است . اراده حکیمانه خداوند براین تعلق گرفته که امور از طریق اسباب خاص و علل معین به انسانها برسد . بنابر این همانگونه که در عالم ماده نمی توان پرسید: چرا خداوند متعال زمین رابا خورشید نورانی کرده و خود بی واسطه به چنین کاری دست نزده است ؟ در عالم معنا نیز نمی توان گفت چرا خداوند مغفرت خویش را به واسطه اولیای الهی، شامل حال بندگان می کند .

توسل از دیدگاه قرآن : یکی از بابهای عبادت خداوند متعال ، در کنار نماز و روزه و دعا وذکر و.. توسل به سوی او با وسیله قرار دادن اولیا و مقربین است . در این قسمت به ذکر نمونه هایی از دستورات قرآن کریم  می پردازیم . در تفسیر آیه 35 سوره مائده که خداوند می فرماید :

((یا ایّها الّذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة ))

   حافظ ابو نعیم اصفهانی در نزول القرآن فی علّی و حافظ ابوبکر شیرازی در مانزل من القرآن فی علی و امام احمد ثعلبی در تفسیر خود نقل می نماید که :

(مراد از وسیله در آیه ی شریفه عترت و اهل بیت پیغمبرند ، چنانچه اخبار بسیاری از رسول خدا در این باب رسیده است.)

دراین خصوص امام شافعی در ابیاتی می گوید:

                         یا اهل بیت المصطفی یا عدتی                     ومن علی حبهم أعتمدُ   

                      أنتم الی الله غداَ وسیلتی                          وکیف أخشی؟ و بکم اعتضدُ

                      ولیکم فی الخلد حی خالدُُ                          و الضدُفی النار لظی مخلدُ

یعنی: ( ای حاندان محمد(ص)ای همه چیز من ای کسانی که من متکی به حب شما هستم.                            

شمادر روز قیامت پیش خدا شفیع من هستید پس چگونه بترسم درحالیکه به شما اعتمادواطمینان دارم.

آنکه شما را دوست دارد جاودانه در بهشت می ماند ودشمن شما جاودانه در آتش پرسوز دوزخ است.)

زینی دحلان در باب توسل می گوید: (( هر کس که ذکرهای پیشینیان و دعاها و اوراد آنان را دنبال کند، در آنها مقدار زیادی توسل به ذوات مقدسه می یابد . و کسی هم بر آنان ایراد نگرفت ، تا اینکه این منکران (وهابیان ) آمدند . واگر قرار باشد که نمونه های توسل را جمع کنیم کتابی عظیم می شود . )).

 و ابن الحاج ابو عبید الله عبدری مالکی می گوید: (( ...مرده ای که به زیارتش می رویم اگر از کسانی باشد که امید برکت از او می رود باید به او توسل جست ، و   پیامبر اکرم(ص) در راس آنان است .... )).

و نیز سلیمان بلخی حنفی در باب 60 نیابیع الموده و دیگران از انس بن حارث بن بغیه نقل کرده اند که گفت [ شنیدم از رسول اکرم(ص) که فرمود : (( انّ ابنی هذا (یعنی حسین) یقتل بارض یقال لها کربلا فمن شهد ذالک منکم فلینصره . فخرج انس بن الحارث الی کربلا فقتل بها مع الحسین( رضی الله عنه) و عمّن معه . ))

یعنی : ( به درستی که این پسر من حسین کشته می شود در زمین کربلا پس هر کس از شما آن روز حاضر باشد یاری کند حسین را ) آنگاه نوشته است انس بن حارث بسوی کربلا رفت و به دستور پیغمبر عمل کرد و کشته شد با ابا عبدالله الحسین(ع) در کربلا] .

  بخاری در سندش از نعیم نقل کرده که: از ابن عمر سؤال شد،شخص محرم مگسی را بقتل می رساند،حکمش چیست؟ او در جواب گفت: اهل عراق از مگسی سؤال می کنند در حالی که فرزند دختر رسول خدا (ص) را به قتل رسانده اند. پیامبر فرمود:«هما ریحانتای من دنیا» یعنی « حسن وحسین دو ریحانه من از این دنیایند.»


[ دوشنبه 90/9/14 ] [ 6:0 صبح ] [ محمد اعظمی ] [ نظرات () ]

ادامه مطالب

سوگواری:

آنچه از روایات متعدد در کتب معتبره ی شیعه و سنی بر می آید این است که رسول گرامی اسلام (ص) خود اولین کسی است که بر مصاِِئب حسین ابن علی (ع) گریسته است.از جمله در کتاب الطبقات الکبری ابن سعد روایات متعددی در این مورد آمده است از آن جمله: نقل کرده است علی ابن محمد از قول عثمان ابن مقسم،از قول مقبری از قول آیشه که گفته است : رسول خدا(ص) دراز کشیده و استراحت  می کرد که ناگاه حسین آمد و قصد رفتن به نزد رسول خدا (ص) داشت که من مانع او شدم . چون برای انجام کاری کنار رفتم ، حسین خود را به رسول خدا (ص) رسانید . رسول خدا در حالی که گریه  می کرد،از خواب بیدار شد. از او پرسیدم چه چیزی باعث شده است که گریه می نمایی؟رسول خدا (ص) گفت: ((جبرئیل تربتی را که حسین بر آن کشته خواهد شد به من نشان داد. غضب خداوند برکسی که او را به قتل برساند ، شدید خواهد بود.......)) .

در همین کتاب آمده است که :گوید عفان بن مسلم و یحیی بن عباد وکثیر بن هشام ومسلم بن ابراهیم و موسی بن اسماعیل همگی از قول حماد بن سلمه ادهم از قول عمار بن ابی عمار از قول ام سلمه (همسر رسول خدا(ص) ) برای ما نقل کردند که می فرموده است: ((خودم عزاداری پریان در سوگ حسین(ع) را شنیدم)).

در کتب اهل سنت روایات دیگری نقل شده است که دلالت بر رجحان سینه زنی در سوگ اولیای الهی خصوصا سالار شهیدان امام حسین(ع) دارد . از جمله روایتی است که احمد و دیگران به سند صحیح از عایشه نقل کرده اند که گفت: (( ... رسول خدا (ص) قبض روح شد ...، آنگاه سر او را بر بالشی قرار دادم. در این هنگام من با زنان بر خواسته و به خود زده و من به صورت خود می زدم)).

6

      این روایت می تواند از جمله مهمترین ادله عدم حرمت بر سینه و صورت زدن در سوگ انبیا و اوصیا و فرزندان انبیا ، خصوصا کسانی که بر روی زمین هیچ کس مانند آنان نبوده است ، باشد .

همچنین ابن کثیر نقل کرده است که چون اسیران را بر امام حسین (ع) و اصحابش مرور دادند زنان شیون کشیده ، به صورت خود زدند ، و زینب صدا بلند کرد ((یا محمداه...)) . این درحالی است که هرگز امام سجاد(ع)  که همراهشان بود به عمل آنان اعتراض نکرد .

سبط بن جوزی می گوید: ((چون حسین(ع) کشته شد، ابن عباس مرتب بر او می گریست تا این که چشمانش کور شد )).

جرجی زیدان می گوید: ((شکی نیست که ابن زیاد با کشتن حسین(ع) جرم بزرگی را مرتکب شد که فجیع تر از آن در تاریخ عالم واقع نشده است . و لذا باکی نیست بر شیعه که به جهت کشته شدن حسین(ع) اظهار ظلم کرده، بر او در هر سال بگرید، و گریبان چاک دهد، وبا اظهار تاسف بر او به سینه های خود زند ، زیرا او مظلومانه کشته شد)).

بنابر آنچه از روایات فوق وبسیاری دیگراز روایات شیعه و سنی بدست می آید، عزاداری اهل بیت پیامبر(ص) خصوصا امام حسین(ع) سنت رسول گرامی اسلام(ص) و اصحاب گرام ایشان است،که بسیاری از علمای اهل سنت نیز به آن اقرار دارند.

زیارت :

 در این مجال به ذکر روایاتی در ثواب زیارت قبور انبیا و اولیای الهی خاصه پیامبر گرامی اسلام(ص) و فرزندگرانقدرش امام حسین (ع) می پردازیم که کتب حدیث فریقین شیعه و سنی ثبت شده است می پردازیم:

طاهر بن یحیی حسینی می گوید : پدرم از جدم از جعفر بن محمد از پدرش از علی (رضی الله عنه) برایم حدیث نقل کرد که فرمود : وقتی پیامبر به خاک سپرده شد فاطمه(رضی الله تعالی عنها) بر سر قبر پیامبر (ص) ایستاد و مشتی از خاک قبر را گرفت و بر روی چشمانش گذاشت و گریه کرد و این شعر را خواند:

ماذا علی من شم تربه محمد          ان لا یشم مدی الزمان غوالیا

صبت   علی مصائب لو انها             صبت علی الایام عدن لیالیا

 ((چیست بر کسی که تربت احمد را بو کرده این که نمی خواهد درطول زمان هیچ بویی را استشمام کند.

بر سر من مصامصایبی ریخته شد که اگر بر روزها ریخته می شد تبدیل به شب می شدند)).

در روایت دیگری آمده است که سمهودی از خطیب بن حمله نقل کرده که گفت : (( ابن عمر همواره دست راستش را روی قبر شریف پیامبر(ص) می گذاشت ولی بلال دو طرف صورتش را بر آن می گذاشت .........)).

همچنین در روایت است که یک روز رسول اکرم(ص) در حجره ام المؤمنین عایشه تشریف داشتند  حسین (ع) وارد شد پیغمبر(ص) او را در آغوش محبت کشید و بسیار بوسید و بوئید عایشه عرض کرد : پدر و مادرم فدای تو باد چقدر حسین را دوست  می داری ؟ حضرت فرمود : مگر نمیدانی او پاره ی جگرو ریحانة من است. آنگاه حضرت گریست.عایشه از سبب گریه سئوال نمود . فرمود : جای شمشیرها ونیزه ها را می بوسم که بنی امیـه بر حسینم میزنند. عایشه پرسید مگر اورا می کشند؟ فرمود :آری بالب تشنه وشکم گرسنه شهید می کنند ، شفاعت من هر گز به آنها نمی رسد . خوشا به حال آن کسیکه بعد از شهادت اورا زیارت کند . عایشه عرض کرد یا رسول الله برای زائران چه اجری خواهد بود . فرمود : اجر یک حج من . عایشه از روی تعجب عرض کرد یک حج شما . فرمود: ثواب دو حـج من . عایشه بیشتر تعجب کرد حضرت فرمود : ثواب چهار حج من .پیوسته عایشه تعجب می نمود و پیغمبر (ص) ثواب را زیاد می نمود . تا رسید به جائی که فرمود : عایشه هر کس حسین من را زیارت کند خداوند ثواب نودحج و نود عمرة مرا درنامة عمل آن زائر می نویسد. و دیگر عایشه سکوت کرد .

 علی بن میمون می گوید : از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود: « اگر کسی از شما هزار حج انجام دهد،ولی به زیارت قبر امام حسین(ع) نرود،حقی از حقوق خداوند را ترک کرده است».از علت آن سوال شد؟ حضرت فرمود:« حق حسین(ع) بر هر مسلمانی واجب است».

همچنین از امام صادق نقل شده که فرمود:« هر کس که می خواهد در جوار پیامبر (ص) وجوار علی(ع)

وفاطمه(س) باشد، هرگز زیارت حسین(ع) را رها نکند».

 

آنچه ازاین روایات آشکار می گردد آنست که زیارت قبر سید الشهدا (ع) وسایر ائمه اطهار (ع) و شرکت در مجالس ذکر عزای آن حضرت و گریستن برآنها ( آنچنان که شیعیان عمل می کنند ) نه تنها بدعت نیست بلکه سفارش خود رسول اکرم (ص) و اطاعت امر وی و پیروی ازسنت ایشان است .

 علاوه بر آن در ذکر مصیبت امام حسین (ع) به مصلحت مسلمانان و عموم آزادی خواهان عالم است. با بر پایی مراسم یاد بود امام حسین(ع) و با ایجاد روحیه شهادت طلبی در راه تثبیت آزادی و ایمان می توان جوامع بشری را از یوغ اسارت و بردگی دیگران رهایی بخشید .


[ دوشنبه 90/9/14 ] [ 6:0 صبح ] [ محمد اعظمی ] [ نظرات () ]

به مناسبت سالروز شهادت امام صادق(ع) تصمصم گرفتم مطالبی از زبان علمای اهل سنت یبان کنم شاید نشانه ای کوچک از دریای بیکران علم و و ایمان و عمل برای افراد ناآگاه و بی خبر باشد .

  1- ابوحنیفه،نعمان بن ثابت(ت:150ه.ق) می گفت:«جعفر بن محمد فقیه ترین کسی است که من دیده ام».و میگفت« اگر آن دو سالی که از چشمه گوارای امام صادق(ع) بهره برده ام نبود، هلاک شده بودم.

2- مالک بن انس(ت:179ه.ق) می گوید: «هرگز چشمی ندیده و گوشی نشنیده و افضل از جعفربن محمد صادق در علم و عبادت و ورع ،به قلب بشری خطور نکرده است» و نیز گفته است:«من خدمت جعفربن محمد میرسیدم ،در حالی که او زیاد تبسم می نمود. و هرگاه که نام پیامبر (ص) نزد او برده می شد رنگش سبز و زرد می شد. و هرگز او را ندیدم که بدون وضو از رسول خدا (ص) حدیث نقل کند.

3-احمدبن حنبل (ت:241ه.ق) در تعلیقه خود بر سندی که در آن امام صادق(ع) وجود دارد،می گوید: «اگر این سند بر مجنونی قرائت شود از جنونش بهبودی می یابد».

4-محمدبن ادریس،ابوحاتم رازی(ت:277ه.ق) درباره امام صادق(ع) می گوید:«جعفر بن محمد ثقه است و او بی نیاز از تحقیق است».

5- ابن ابی الحدید معتزلی(ت:655ه.ق) در باره امام باقر(ع) و فرزندش امام صادق می گوید:« او-امام باقر(ع)- سید فقهای اهل حجاز بود. و مردم فقه را از او و فرزندش جعفر فرا گرفتند.»

6- محمد بن طلحه شافعی (ت:652ه.ق) می گوید:«او_جعفربن محمد- از بزرگان اهل بیت و سادات آنان(علیهما السلام) است. دارای علوم فراوان و عبادات وافر و وردهای پیاپی، و زهد روشن، و تلاوت بسیار بود. او معانی قرآن را دنبال کرده و از دریای آن جواهرانشرا استخراج نموده و عجائبش را استنتاج می نمود...»

آری این است امام ششم شیعیان که همگان اععم از شیعه و سنی و حتی غیر مسلمانان از دریای علم بی کرانش بهره های فراوان برده اند. در این مختصر مجال بیشتر نیست و توجه علاقمندان  به مطالعه بیشتر را به منبع این مطالب (کتاب اهل بیت از دیدگاه اهل سنت نوشته علی اصغر رضوانی از انتشارات مسجد مقدس جمکران جلب می نمایم.

 


[ شنبه 90/7/2 ] [ 2:0 عصر ] [ محمد اعظمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 1
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 40012